آثار ذكر در زندگي انسان

پدیدآورمحمد آصف عطایی

نشریهروزنامه کیهان

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 1065 بازدید
آثار ذكر در زندگي انسان

محمد آصف عطايي

اشاره

از جمله مباحثي كه در آموزه هاي ديني، مورد توجه قرار گرفته و حفظ و مراقبت از آن، به همگان توصيه شده است، «ذكر» و ياد خداي متعال در تمام مراحل زندگي است، بدون اين كه به زمان، مكان و شرايط خاصي، محدود و منحصر شده باشد.
امام صادق(ع) مي فرمايد: هر چيزي حدي دارد كه در آن جا به پايان مي رسد مگر ياد خدا كه حدي پايان پذير ندارد. خداوند عزوجل فرايض را واجب كرد و هر كه آن ها را به جاي آورد، همان حد آن هاست... مگر ذكر، كه خداي عزوجل به اندك آن، رضايت نداده و حدي كه در آن جا، پايان پذيرد، برايش قرار نداده است، سپس اين آيه را تلاوت كرد: اي كساني كه ايمان آورده ايد خدا را، بسيار ياد كنيد و بامدادان و شامگاهان او را تسبيح گوييد.» (احزاب.42) (1)
در حديث ديگري امام صادق(ع) مي فرمايد: «فاكثروا ذكرالله ما استطعتم في كل ساعه من ساعات الليل و النهار فان الله امر بكثره الذكر له؛ (2) تا آن جا كه مي توانيد در تمام لحظات و ساعات شب و روز، خدا را بسيار ياد كنيد زيرا خداوند به بسيار ياد كردن خود فرمان داده است.»
نوشتار حاضر در صدد بررسي آثار ذكر و ياد خداوند در زندگي انسان از ديدگاه قرآن كريم است.

معني ذكر

اهل لغت در تعريف ذكر گفته اند: «الذكر جري الشي علي لسانك؛ (3) ذكر جاري كردن چيزي بر زبان است. راغب اصفهاني ذكر را به دو نوع لفظي و قلبي، تقسيم كرده، مي گويد: ذكر لفظي و قلبي، همان گونه كه به تنهايي و جداي از هم، امكان وقوع دارد، به صورت همزمان نيز ممكن است محقق شود؛ به گونه اي كه قلب و باطن انسان ذاكر، در حين جاري كردن الفاظ و كلمات، معاني و پيام الفاظ و اذكار را نيز به خوبي دريافت نموده متوجه شود.
در واقع، ذكر خدا به معناي «خدابيني» و توجه به قدرت مطلق اوست كه همه جا حاضر و ناظر بوده و عالم هستي با تمام وسعت و گستردگي آن، از بزرگترين كهكشان ها تا كوچك ترين موجودات ذره بيني، تحت سيطره و قدرت او قرار دارند. هرگاه ياد چنين قدرت با عظمت، بر زبان، جاري شده، درون و باطن انسان نيز آن را درك نمايد، بدون شك، تأثير شگرفي بر اعمال و رفتار انسان، خواهد داشت. چنانكه امام صادق(ع) مي فرمايد: ... ذكر بدين معني است كه وقتي با چيزي، مواجه مي شوي كه خداي متعال به آن، امر كرده است، آن را انجام دهي و اگر نهي كرده از آن دوري نمايي.»(4)

مراتب ذكر

ذكر، داراي مراتب مختلفي است كه از ذكر لفظي شروع و تا انقطاع كامل و رسيدن به قرب حق، ادامه پيدا مي كند. اولين مرتبه ذكر، ذكر لفظي است كه انسان با تكرار الفاظ و اذكار مخصوصي، ياد و نام خداي متعال را بر زبان جاري نموده و در حين ذكر لفظي، زبان را از اعمال و گناهاني چون: غيبت، تهمت، دروغ و... باز مي دارد و زمينه رسيدن به مراحل بالاتر را فراهم مي سازد.
مرحله دوم، مرحله ذكر معنوي است؛ انسان ذاكر در اين مرحله، علاوه بر جاري نمودن الفاظ، به معاني و مفاهيم بلند آن نيز توجه دارد.
مرحله سوم، ذكر قلبي است. در اين مرحله ياد و نام خداي قادر مطلق، از كانون قلب انسان ذاكر، جريان و سريان پيدا نموده، روح و روان او را صيقل مي دهد.
مرحله چهارم كه عالي ترين مرحله ذكر به شمار مي رود آن است كه بندگان خاص خداوند در تمام لحظات زندگي، اعمال، رفتار، گفتار و افكار و خويش را در محضر حق تعالي، احساس مي كنند؛ به گونه اي كه لحظه اي غفلت از خدا را گناه مي دانند. در چنين حالتي، انسان ذاكر، تمام وجودش را از عشق به حق لبريز و خود را به منبع انوار الهي، متصل مي بيند و امور مادي و غيرخدايي را به كلي فراموش مي كنند.

آثار ذكر خدا

ذكر و ياد خداي متعال در صورتي كه تداوم پيدا كرده و از حوزه و دائره لفظ، عبور و با روح و روان انسان، عجين شود، آثار گرانبهايي را، به دنبال خواهد داشت كه به صورت اجمال مرور مي شود:

1) رعايت احكام الهي

اولين اثري كه ياد خداي متعال، به همراه دارد، تقيد و پايبندي انسان ذاكر، نسبت به دستورات الهي و رعايت حلال و حرام خداوند است. در واقع، ذكر خداي متعال، باعث مي شود انسان، نعمت هاي الهي و اجر و پاداشي را كه به بندگان صالح و درستكار، وعده داده شده، به ياد آورد و براي رسيدن به آن، تلاش مضاعف نموده، و پذيرش مشكلات بندگي، برايش آسان شود. از سوي ديگر به واسطه تقويت ايمان، اراده ذاكر در جهت رعايت احكام و دستورات الهي، براي نجات و رهايي از عذاب و آتش جهنم كه براي انسان هاي متخلف، وعده داده شده، قوي تر خواهد شد؛ لذا قرآن مي فرمايد: «مؤمنان كساني هستند كه هر گاه نام خدا برده شود، دلهايشان، ترسان مي گردد و هنگامي كه آيات او بر آن ها خوانده مي شود، ايمانشان افزون تر مي گردد.»(انفال.2)
در آيه ديگري مي خوانيم: «آنچه را از كتاب ]آسماني[ به تو وحي شده، تلاوت كن و نماز را بر پا دار كه نماز ]انسان را[ از زشتيها بازمي دارد و ياد خدا بزرگتر است و خدا از آنچه انجام مي دهيد، آگاه است.» (عنكبوت. 54)
امام صادق(ع) مي فرمايد: «از جمله سخت ترين تكاليف الهي درباره بندگان، سه چيز است... سومي، ياد خدا است، منظور از ياد خدا اين نيست كه انسان، سبحان الله و الحمدلله را تكرار نمايد، مقصود اين است كه شخص آن چنان باشد كه تا با كار حرامي مواجه شد، ياد خدا كه همواره در دلش هست، جلو او را بگيرد.»(5) آن حضرت درباره آيه «ولذكر الله اكبر» نيز مي فرمايند: «منظور به ياد خدا بودن در هنگام رو برو شدن با حلال و حرام خدا است»(6)
بنابراين اولين اثر ياد خداي متعال، تقيد و پايبندي انسان ذاكر، نسبت به احكام الهي است، و هر قدر، ياد خداي متعال در ظاهر و باطن انسان از نظر كميت و كيفيت، بيشتر و عميق تر شود، تقيد و پايبندي انسان در برابر قوانين الهي، بيشتر خواهد شد.

2) بصيرت و بينايي

بصيرت و روشن بيني، اثر ديگري است كه ذكر و ياد خداي متعال، به دنبال دارد. قرآن مي فرمايد: «پرهيزگاران، هنگامي كه گرفتار وسوسه هاي شيطاني شوند، به ياد ]خدا و پاداش و كيفر او[ مي افتند و ]در پرتو ياد او، راه حق را مي بينند و[ ناگهان بينا مي شوند.»(اعراف. 201)
جمله«اذاهم مبصرون» اشاره به اين حقيقت دارد كه وسوسه هاي شيطاني، پرده بر ديده انسان مي افكند؛ آن چنان كه راه را از چاه، دوست را از دشمن و نيك را از بد، نمي شناسد، ولي ياد خدا به انسان بينايي و روشنايي مي بخشد، قدرت شناخت واقعيت ها را به او مي دهد، شناختي كه نتيجه اش نجات از چنگال وسوسه هاست.(7)
امام علي(ع) مي فرمايد: «عليك بذكر الله فانه نور القلوب؛(8) بر تو باد به ذكر خدا كه آن روشنايي دل هاست» و در جمله ديگر مي فرمايد: «الذكر، جلاء البصاير و نور السراير؛(9) ياد خدا، جلادهنده بينش ها و روشنايي درون هاست.»

3) ايمني از نفاق

ايمني و سلامتي از نفاق، اثر ديگر از آثار ارزشمند ياد خداي متعال براي انسان ذاكر است. قرآن مي فرمايد: منافقان، خدا را فريب مي دهند و حال آن كه خدا فريبشان مي دهد و چون به نماز برخيزند با اكراه و كاهلي برخيزند و براي خودنمايي و فريب، نماز مي خوانند و جز اندك، خدا را ياد نكنند.» (نساء142.)
ذكر اندك منافقان، باعث دوري آنان از خدا و در نتيجه موجب فريب كاري و نيرنگ بازي آن ها با خدا و خلق خدا مي شود. رسول اكرم(ص) مي فرمايد: «من اكثر من ذكر الله فقد بري من النفاق؛(01) هر كسي خدا را فراوان ياد كند؛ از نفاق به دور ماند.»
امام علي(ع) نيز مي فرمايد: «و خداي عز و جل را بسيار ياد كنيد كه آن بهترين يادهاست و از نفاق، مصون مي دارد و از آتش نگه مي دارد.»(11)

4) ثواب ويژه

از جمله آثار ذكر حق و ياد خدا ثواب ويژه آن است؛ چرا كه انسان ذاكر تا هنگامي كه ياد خدا را در ظاهر و باطن رعايت كند، به منزله كسي است كه مشغول نماز و انجام ركوع و سجود باشد؛ همچنانكه نماز هم به خاطر ذكر خدا اقامه مي شود، خداوند مي فرمايد: «من الله هستم معبودي جز من نيست مرا بپرست و نماز را براي ياد من به پا دار.»(طه. 41)
رسول اكرم(ص) مي فرمايد: «لاتزال مصليا قانتا ما ذكرت الله قائما او قاعدا او في سوقك او في ناديك او حيثما كنت؛(21) مادام كه به ياد خدا باشي، ايستاده يا نشسته، در بازار و يا در محفل صميمي و يا هر كجا كه باشي، پيوسته درحال نماز و قنوت هستي.»
امام باقر(ع) نيز مي فرمايد: «مومن تا زماني كه به ياد خدا باشد ايستاده و يا نشسته و يا خفته، پيوسته در حال نماز است خداي تعالي مي فرمايد: آنان كه خدا را ايستاده و نشسته و به پهلو ياد مي كنند.»(31)

5) توجه خداوند به انسان ذاكر

يكي ديگر از آثار ياد خداي متعال، اين است كه توجه پروردگار جهان نسبت به بنده اش، بيشتر خواهد شد. به عبارت ديگر، هرگاه بنده اي، دائم الذكر بوده و ياد و نام خداي متعال را بر لب داشته باشد و همراه با ذكر لفظي، روح و روان و قلبش نيز با زبان همراه شود، خداي متعال نيز در مقابل، بنده اش را بيشتر مورد عنايت و توجه قرار داده و به ياد او خواهد افتاد؛ لذا در سوره بقره مي خوانيم: «فاذكروني اذكركم(بقره152.)؛ مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم.»
از امام صادق(ع) از قول ذات باري تعالي نقل شده است كه: «اي پسر آدم! در درون خود به ياد من باش تا من هم در جانم به ياد تو باشم. اي پسر آدم! در خلوت به ياد من باش تا در خلوت به ياد تو باشم. اي پسر آدم! در ميان جمع مرا ياد كن تا تو را در ميان جمع بهتر از جمع تو ياد كنم. هيچ بنده اي نيست كه خدا را در بين مردم ياد كند، جز اين كه خداوند او را در جمع ملائك ياد خواهد كرد.»(41) رسول اكرم(ص) نيز مي فرمايد: «خداي تعالي فرمود: بنده ام! اگر مرا در تنهايي ياد كني تو را در تنهايي ياد كنم و اگر در ميان جماعتي، يادم كني، تو را در ميان جماعتي بهتر و فراوان تر از جمع تو، ياد كنم.»(51)

6) آرامش دلها

و بالاخره شاه بيت اصلي ياد خدا و به عبارتي، نتيجه نهايي ذكر حق، گوهر ناياب انسان ها، اصل ارزشمند آرامش دل ها و قلوب انسان هاي ذاكر است. براي روشن شدن مطلب، ذكر مقدمه اي لازم به نظر مي رسد:
انسان، موجود اجتماعي و داراي قوه تعقل و انديشه است. نيرويي كه باعث مي شود انسان در ارزيابي عملكرد روزانه اش، نيم نگاهي به گذشته داشته باشد و چشم اندازي نيز براي آينده خود، ترسيم كند. در تحليل و ارزيابي حوادث و ترسيم چشم اندازي از آينده، بدون شك حقايق، بايدها و نبايدها در ذهن و ضمير انسان، خطور مي نمايد كه به نوعي آرامش انسان را برهم زده، اضطراب و نگراني را فراروي او قرار مي دهد. ترس و دلهره از مسايل سياسي، اقتصادي، فرهنگي و خطرات دشمنان داخلي و خارجي و هزاران حوادث و اتفاقات كه هر لحظه و ساعتي، امكان دارد به وقوع بپيوندد، سلامتي و موقعيت انسان و يا اطرافيان او را به خطر اندازد و زندگي را به كام انسان، تلخ و ناگوار سازد. تلاش و فعاليت انسان در طول تاريخ، متوجه همين مطلب بوده است كه چه بايد كرد تا اضطراب و نگراني از قلمرو زندگي انسان، رخت بربندد و به جاي آن، آرامش و آسايش به وجود آيد.
از جمله آثاري كه در آموزه هاي ديني براي اصل ارزشمند «ذكر» و ياد خداي متعال، گفته شده است، اصل آرامش است. قرآن كريم در جمله اي كوتاه، ولي نغز و پرمحتوا، مي فرمايد: «الابذكر الله تطمئن القلوب؛(رعد28.) آگاه باشيد كه تنها راه مطمئن براي رسيدن به آرامش دل ها، ياد و نام خداوند است.»
ذكر و ياد خداوند و دقت و تأمل در آيات آسماني او، انسان را متوجه اين نكته مي سازد كه تمام فعل و انفعالات كه در عالم هستي «از كرات و كهكشان ها گرفته تا ذرات ريز و كوچك ذره بيني» محقق مي شود، خارج از قلمرو و قدرت مطلق الهي نخواهد بود. ايمان و اعتقاد به قدرت و نيروي برتر و بالاتر از نيروهاي مادي و طبيعي و ارتباط با آن، در واقع نگرش انسان را نسبت به جهان هستي، شكل خاصي مي دهد، جهان را هدفدار و هدف را خير و سعادت و تكامل انسان معرفي مي كند و دنيا را به عنوان كشتزار آخرت، قلمداد مي نمايد. با چنين بينشي، انسان حتي اگر در ظاهر ابرقدرت جهان شود، در برابر قدرت مطلق الهي، درحدي نيست كه بتواند نظام حاكم بر عالم خلقت و هستي را ذره اي مختل سازد.
هرگاه انسان مؤمن و متدين در سايه تقوا و تدين، دائم الذكر بوده و با تفكر و تأمل در آيات الهي از آموزه هاي بي بديل آن، بهره مند شود. اصول و ارزش هاي گرانسنگي را به دست خواهد آوردكه هركدام مي تواند زندگي انسان را دگرگون ساخته و متحول سازد.
انسان بايد بداند كه خداوند قادر متعال از رگ گردن، به او نزديك تر است. (ق16.) و چنانكه از او چيزي بخواهد، دعايش را مستجاب خواهد كرد؛(بقره186.) چرا كه خودش فرموده است: مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم؛ «و قال ربكم ادعوني استجب لكم»(غافر60.) اگر انسان باور داشته باشد كه هرجا سه نفر با هم به رازگويي مشغول شوند خداوند چهارمي آنان خواهد بود و خدايي كه اعمال خوب و بد انسان را در دستگاه خلقت و آفرينش خود دقيقاً محاسبه خواهد نمود:(زلزال.8) و نه تنها اجر و پاداش نيكوكاران را ضايع نخواهد كرد:(توبه120.) بلكه مزد و پاداش آنان را چندين برابر خواهد داد:(انعام160.)
با چنين اعتقاد و باورمندي، انسان هرگاه در برابر سيل حوادث اندوهناك، قرار گيرد، مردانه مي ايستد و مي گويد به ما جز آنچه خدا برايمان، مقرر و مقدر كرده است، نخواهد رسيد.(توبه51.) چنين انسان هايي در برابر مصائب و مشكلات، مضطرب نشده، جزع و فزع نخواهند كرد؛ چون اعتقاد دارند و مي دانند كه اگر مگسي چيزي از انسان بربايد، بازگرفتن آن، بدون اذن و اراده الهي، امكان پذير نخواهد بود:(حج73.)
چنين انسان هايي به رزق و روزي، مقام و موقعيت زندگي، و صحت و سلامت خود، اطمينان پيدا كرده و مي داند كه هيچ قدرتي، بدون اذن و اراده الهي، قدرت و توانايي دخالت و سنگ اندازي در زندگي او را نخواهد شد؛ چراكه «لشكريان زمين و آسمان ها از آن خداست و او دانا و حكيم است:(فتح.4)
باشد كه خداي متعال، توفيق دهد تا در ظاهر و باطن، خلوت و جلوت، و در تمام مراحل زندگي، ياد و نام او را ، همراه داشته و از آثار ارزشمند آن، به خصوص آرامش دروني بهره مند شويم، همان اصل ارزشمندي كه بشر در طول تاريخ، به دنبال آن بوده و شب و روز تلاش داشته و دارد تا به صورت نسبي، براي خود، خانواده اش و... تأمين و مهيا سازد.


پانوشت ها:

1- الكافي كليني، ج2، ص498
2- همان، ج8، ص7
3- كتاب العين، ج5، ص346؛ لسان العرب، 4، ص308، ذيل ماده «ذكر»
4- الكافي، ج2، ص18
5- الكافي، ج2، ص170
6- ميزان الحكمه، ج4، ص1856، ج6457
7- ر.ك، تفسير نمونه، ج7، ص56
8- غرر الحكم، ج189، ص3642
9- همان، ج189، ص3629
10- ميزان الحكمه، ج4، ص1852
11- بحارالانوار، ج47، ص291
12- ميزان الحكمه، ج4، ص1844، ج6383
13- وسائل الشيعه، ج7، ص150، ج8975
14 و 15- بحارالانوار، ج9، ص158

مقالات مشابه

تاریخ انگارۀ ذِکر در فرهنگ اسلامی

نام نشریهمطالعات قرآن و حدیث

نام نویسندهحامد خانی (فرهنگ مهروش)

تحلیل معناشناختی «تقوا» با تأکید بر حوزه همنشینی«ذکر» و «خوف» در دستگاه معنایی قرآن

نام نشریهذهن

نام نویسندهعلیرضا قائمی‌‎نیا, محمدحسین شیرافکن

بررسی و تبیین ذکر در سوره انشراح

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهمهدی ممتحن, بدیع‌اله صدری

تكبير

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهعباسعلی وحیدی

ذكر

نام نویسندهکاظم احمد‌زاده

معماری ذکر و معماری غفلت از منظر قرآن کریم

نام نشریهمجله کوثر

نام نویسندهسیدمحمدرضا علاء‌الدین

آثار ذكر در سازندگى روحى و اخلاقى - قسمت دوم

نام نویسندهاسماعیل نساجی زواره